روز پدر مبارک
گرچه زندگانیت غیر سوز وساز نیست
پیش هیچ کسی دست تو دراز نیست
پینه های دست تو خارهای پای تو
هیچ کسی ندارد این قلب با صفای تو
مرهم دل من است دست پینه بسته ات
زیر تیغ آفتاب شانه های خسته ات
خواهرم بهانه گیر ،من بهانه گیر تر
فارغ از عذاب تو ازمانه بی خبر
دفتر ومداد وکیف ،شال وکفش وروسری
هرچه کهنه می شود باز تازه می خری
دانه های شبنم است یا عرق به روی تو
بوی گندم است وگل بو ی خوب موی تو
خار می رود به پات سوزنی بیاورم
تا که ز پای تو خار را در آورم
می شوی تو پیرمرد ریش وموی تو سپید
آه جان من فدات شانه ات چرا خمید
صورتت برشته شد در تنور آفتاب
فرق کرده ای تو با قاب عکس توی قاب
گفته ای که می روی سوی روزی حلال
یاریش کن ای خدا تا نبیند او ملال
باباهای خوب ومهربونم روزتون مبارک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی