وحالا من یک مادرم .
کوچولوی ناز نازی من سلام .عزیز دلم خوش اومدی به خونه ما . مامانی امروز 15 مرداد ماه سال یک هزار وسیصد ونود هجری شمسیه .الان چند روز صبحها که بیدار می شم حالت تهوع شدیدی دارم . خیلی از بو ها حالمو بد می کنه . بابایی اصرار داشت که برم پیش دکتر اما خودم فکر می کردم مربوط به هوای گرم وروزه داری باشه . اما امروز دیگه نتونستم تحمل کنم و رفتم پیش دکتر . وقتی خانم دکتر ازم پرسیدن که باردار نیستم ؟ یه لحظه جا خوردم و با اطمینان کامل گفتم نه !اما ایشون زیر بار نرفت وبرام یه تست نوشت . منم سر راهم به دفتر رفتم آزمایشگاه و تست دادم . قرار شد عصر جوابشو بگیرم . تا عصرعجب حالی داشتم واین ساعت هم که انگار نمی خواست از جاش تکون بخوره .... بالا...
نویسنده :
کیوانه مامان سام
20:41